از فعالیت فاطمه آل عباس در رادیو 31 سال میگذارد و این گوینده پیشكسوت اجرای بسیاری از برنامههای رادیویی را در شبكههای مختلف از جمله رادیو ایران، جوان، فرهنگ و... برعهده داشته است. آل عباس كه این روزها اجرای برنامه خانه و خانواده رادیو ایران را برعهده دارد، فعالیت در این رسانه شنیداری را كنشی عاشقانه و صمیمانه برمیشمرد و تاكید میكند هیچگاه از كار در رادیو پشیمان نشدهام. این گوینده همچنین معتقد است رادیو رسانه بااصالتی است كه همچنان مخاطب خاص خود را دارد.
شما سالهاست كه اجرای برنامه خانه و خانواده رادیو ایران را بر عهده دارید. حضورتان در یك برنامه چقدر به علاقه شخصیتان باز میگردد و چه میزان به مناسبات حرفهای؟
دیماه سال 1384 وقتی گروه خانواده در رادیو ایران تشكیل شد، من به عنوان گوینده در برنامه خانه و خانواده مشغول به كار شدم. خودم از سالها قبل شنونده برنامه خانه و خانواده بودم و این برنامه را با رادیوی قدیمی مادرم كه در آشپزخانه بود گوش میدادم. هنوز اجرای استادان شجاعی مهر، بیدمشكی، پاكنشان و اكبری همچنان در خاطرم مانده است.
دلیل ماندگاری برنامه خانه و خانواده را در چه میبینید؟
دستاندركاران این برنامه همیشه برای مخاطب روز كار كردهاند و در عین حال، به روز شدهاند و آگاهیهای خود را بالا بردهاند. در این برنامه از تكرار پرهیز شده، چرا كه دغدغه خانوادهها در سال 1404 با سال 1384 از زمین تا آسمان تفاوت دارد. به همین خاطر، عوامل برنامه خانه و خانواده تلاش كردهاند تا برای مخاطب امروزی برنامه بسازند و عرصه را به رقبای خود نسپارند.
31 سال از همكاری شما با رادیو میگذرد. این فعالیت بیش از سه دههای را چهگونه ارزیابی میكنید؟
در تمام طول این سالها هیچوقت از همكاری با رادیو پشیمان نشدهام. وقتی كارت را دوست داشته باشی و به آن عشق بورزی، با تمام ناملایمات هم كنار میآیی و از تمام موانع عبور میكنی. در هر محیط كاری چالشهایی وجود دارد و رادیو هم از این قاعده استثنا نیست. خودم به شخصه راه همواری در رادیو نداشتهام و با سختیهای زیادی دست و پنجه نرم كردهام اما توانستم با توكل بر خدا، دعای خیر پدر و مادر و قدرت اراده از این موانع بگذرم. من موفقیتهای زیادی در رادیو كسب كردهام. خیلیها به من میگویند شما بانوی موفق جشنوارههای رادیویی هستی اما واقعیت این است كه این موفقیتها به آسانی به دست نیامده است. این مطالب را از این نظر بازگو میكنم تا به جوانانی كه میخواهند یك شبه ره صد ساله را بروند بگویم كه اینگونه نیست و برای هر موفقیتی باید تلاش كرد. اگر رادیو را دوست داری باید قوی باشی.
پس از مسیری كه در این سالها طی كردهاید رضایت دارید؟
بله در این سن و سال از خودم و زندگیام رضایت دارم و خدا را شكر موفق هم بودهام. من با خودم و جهان پیرامونم به صلح رسیدهام. مادر موفقی هستم و همینكه بچههایم سلامت روان دارند یعنی كارم درست بوده است. در تمام این سالها در رسانهای كار كردهام كه مردم هنوز هم برنامههای آن را دنبال میكنند و در فضای مجازی پیام میدهند. همه اینها باعث میشود كه از زندگی شخصی و كاریام رضایت كامل داشته باشم.
چهقدر اهل مطالعه هستید؟
من عاشق كتاب خواندن و فیلم دیدن هستم. این دو مورد حالم را خوب میكند و در زندگی روزمرهام ضرورتی انكارناپذیر هستند.
با توجه به ظهور فعالیت رسانههای جدید، چه آیندهای را برای رادیو پیشبینی میكنید؟
داشتن صدای شاخص، شرط اولیه و لازم برای فعالیت در رادیو است، چرا كه ما با صدا با مخاطب در ارتباط هستیم و در عین حال، باید سطح آگاهی و مطالعهمان را نیز بالا ببریم. رادیو اگر میخواهد باز هم با قدرت پیش برود و اصالت خود را حفظ كند، باید تركیبی از پیشكسوتان را در كنار نسل جوان داشته باشد. در عین حال، باید كارگاههای آموزشی به صورت پیوسته و پایدار برقرار باشد. كارگاه آموزشی با چند ساعت آموزش اجباری متفاوت است. اگر چنین روندی برقرار باشد، جوانان هم به شكل اصولی و با عشق به رادیو میآیند و در نتیجه نه تنها مخاطبان كنونی حفظ میشوند كه به شنوندگان افزوده نیز خواهد شد. به نظرم رادیو حكم خانه پدری را دارد؛ شاید قدیمی و آجری باشد ولی آجر به آجرش با عشق روی هم قرار گرفته است. رادیو صمیمی و مردمی است و در دسترس همه قرار دارد. رادیو در طی این سالها و در موقعیتهای مختلف به ویژه بحرانها نشان داده كه رسانه موفقی است و حرف اول را میزند.
در تمام سالهای فعالیت در رادیو از اجرای كدام برنامهها بیشترین لذت را بردهاید و همچنان در خاطرتان مانده است؟
در شبكه جوان چند برنامه شاخص را اجرا میكردم مانند یك صبح یك سلام، حرفهای جوانی، دو نیمه سیب، طنین جوانی و جمعه خوب من كه مردم واقعا این برنامهها را دوست داشتند و دنبال میكردند. در همین شبكه، برنامه پنجره رویا را نیز داشتم كه در آن رمانهای برگزیده جهان را انتخاب میكردیم. اصولا برنامههایی كه در حوزه فرهنگ و ادب ساخته میشوند خیلی برایم جذابیت دارند مانند برنامههای شباهنگ و شبافروز. برنامه عصر گفتمان هم در زمان خودش ساختاری نو داشت و خط قرمزهایی را با جسارت رد میكرد. یك برنامه پرچالش و عجیب بود كه تفكر درستی پشتش قرار داشت. گویندگی در این برنامه با تولد پسر كوچكم همزمان شده بود و با این حال، سر برنامه میرفتم و اجرا داشتم. همیشه كار در رادیو را عاشقانه دوست داشتهام.