یك تجربه‌ اتفاقی رادیویی

این ستون قاب كوچك اختصاص دارد به رادیویی‌ها؛ رادیویی‌هایی كه با عشق وارد این رسانه شدند، چرا كه اعتقاد دارند در سپهر رسانه هنوز رادیو جایگاه ویژه و خاصی دارد. در این ستون پای صحبت‌ رادیویی‌ها می‌نشینیم و این‌كه چطور وارد دنیای رادیو شدند. برای این شماره سراغ محمدرضا قلمبر، مجری و بازیگر شبكه رادیویی نمایش رفتیم. او كه تا امروز برنامه‌های متعددی را در شبكه های رادیویی و تلویزیونی اجرا كرده است؛ داستانش را این‌طور تعریف می‌كند:

1404/03/10
|
12:12

یادم می‌آید سال‌های 86 یا 87 بود كه به دعوت دوستم فریدون محرابی، كه آن زمان ضبط و كارگردانی نمایش‌های برنامه «جوان سلام» در رادیو جوان را برعهده داشت، به استودیو رفتم تا از نزدیك روند كار را ببینم. همان‌جا یك تست از من گرفت و تمرینی انجام دادیم و در نهایت نمایش آن روز را ضبط كردیم. در آن نمایش، من نقش پسر خانواده را بازی كردم. فكر می كنم میر طاهر مظلومی و مرجانه گلچین نقش پدر و مادر خانواده را اجرا می‌كردند.
بعد از ضبط، سردبیر برنامه، خانم سیدغفوری از صدا و توانایی من كه به قول خودشان از تئاتر همراه داشتم، خیلی خوششان آمد. من تئاتر خوانده‌ام، بازیگر تئاتر هستم و این اتفاق باعث شد كه كم‌كم جذب رادیو جوان شوم. در برنامه زنده «مثل امروز» توانستم به‌عنوان بازیگر نمایش‌های زنده فعالیت كنم. بعد از آن وارد كارگردانی بخشی از نمایش‌های زنده در استودیوی رادیو جوان شدم و نویسندگی و سردبیری برنامه «مثل امروز» را به عهده گرفتم.
این دو اتفاق پشت‌سرهم خیلی سریع مسیر حرفه‌ای من را تغییر داد و باعث شد كه در برنامه‌های دیگر نیز حضور پیدا كنم. كم‌كم در میان دوستان و همكاران شناخته‌تر شدم. برنامه «مثل امروز» بعدها تبدیل شد به «جوونی دربست» كه دیگر مستقل اجرا می‌كردم، و این روند رشد در رادیو جوان ادامه پیدا كرد. برنامه‌هایی مثل «گزینه‌های روی میز» و آیتم «گزینه نیست» برای «جوونی سلام»، كه به تهیه‌كنندگی زنده یاد زهرا یساقی تولید می‌شد، باعث شد ارتباط بیشتری با مخاطبان و شنوندگان رادیو برقرار كنم.
همیشه سعی كرده‌ام در كارهای رادیویی شور و علاقه‌ خاصی داشته باشم و از خلاقیت و نبوغ خودم، حتی اگر كم‌رنگ باشد، استفاده كنم. همیشه تلاشم این بوده كه بتوانم با نوآوری و بدعت، تیپ‌های جدیدی خلق كنم و اجرا كنم.
كار در رادیو، به نظر من، فوق‌العاده جذاب و دوست‌داشتنی است. صمیمیتی كه در فضای رادیو وجود دارد، در هیچ رسانه‌ دیگری به این شكل دیده نمی‌شود. منظورم این نیست كه در رسانه‌های دیگر میزان صمیمیت متفاوت است. این رفاقت و نزدیكی ناشی از این است كه بچه‌های رادیو دائماً با هم كار می‌كنند، برخلاف پروژه‌های دیگر كه ممكن است دو، سه، یا چهار ماه طول بكشند و بعد از آن همدیگر را نبینند تا پروژه‌ جدیدی آغاز شود.
در رادیو به دلیل اینكه بچه‌ها در طول سال، در تمام فصول، مدام در حال تولید و اجرا هستند، صمیمیت خاص و گرمای ویژه‌ای جریان دارد. رادیو بسیار گرم است.
یكی از ویژگی‌های منحصربه‌فرد این رسانه این است كه به كسی وابسته نیست. در تلویزیون یا سینما، ممكن است حضور یك چهره‌ خاص برای موفقیت یك برنامه یا فیلم ضروری باشد. اما رادیو، به دلیل تخیل بسیار بالایی كه دارد، هرگز متوقف نمی‌شود و برای ادامه‌ كارش به هیچ‌كس وابسته نیست.
در مجموع برای همه‌ شنوندگان فهیم رادیو آرزوی سلامتی دارم. به نظرم كسانی كه رادیو گوش می‌كنند، افراد فهیم، خلاق و باهوشی هستند. شنوندگان رادیو مدام در حال پرورش خلاقیت خودشان هستن، با شنیدن صدا و با ساختن تصویر در ذهنشان.

دسترسی سریع