«هفته‌های ایرانی»؛ گامی در مسیر عدالت رسانه‌ای و انسجام ملی

در سپهر رسانه‌ای امروز كه مرزهای ارتباطی فراتر از جغرافیای رسمی حركت می‌كنند و هویت‌های محلی در مواجهه با جریان‌های فراسرزمینی نیازمند صیانت و تقویت‌اند، بازاندیشی در سیاست‌های محتوایی رسانه ملی ضرورتی انكارناپذیر است.

1404/03/10
|
11:53

طرح «هفته‌های ایرانی» پاسخی خلاقانه و تحول‌گرایانه به همین ضرورت راهبردی است؛ ابتكاری كه ضمن توجه به ظرفیت‌های مغفول استانی، مسیر تحقق عدالت رسانه‌ای را در قالبی هدفمند، هوشمند و چندبُعدی هموار می‌سازد.این طرح كه با محوریت خوزستان آغاز شده، الگویی نوین از تمركز محتوایی و سازمان‌یافته بر معرفی استان‌ها در سطح ملی ارائه می‌دهد؛ مدلی كه می‌تواند به شكلی پایدار، پیوند مردم با رسانه ملی را تقویت كرده و نقش این رسانه را به‌عنوان نهاد بازنمای فرهنگ ایرانی-اسلامی ارتقاء بخشد. ساختار اجرای طرح ـ اختصاص یك هفته از آنتن شبكه‌های سراسری به یك استان و بهره‌گیری هم‌زمان از مستندها، گفت‌وگوها، گزارش‌های خبری و برنامه‌های پرمخاطب ـ نشان از طراحی منسجم و درك عمیق از ظرفیت‌های برنامه‌سازی جامع دارد.هدف محوری این طرح، نه صرفاً معرفی ظرفیت‌های گردشگری یا نمادهای فرهنگی استان‌ها، بلكه بازتاب چهره‌ی واقعی زیست‌بوم‌ها و انعكاس صدای مردم در كنار بازنمایی تلاش‌ها و دغدغه‌های محلی است؛ در حقیقت، این طرح را می‌توان بستری برای تحقق روایت ملی از دل روایت‌های محلی دانست. در روزگاری كه تمركز رسانه‌ای بر كلان‌شهرها، شكاف آگاهی و هویتی میان مركز و پیرامون را تشدید كرده، «هفته‌های ایرانی» می‌كوشد این گسل را به پیوندی فرهنگی و سرمایه‌ای بدل سازد.از منظرراهبردی، این طرح بازتابی از رویكرد تحول‌گرا در مدیریت رسانه ملی است؛ رویكردی كه در چند سال اخیر با تأكید بر عدالت رسانه‌ای، بازتوزیع آنتن، مشاركت استانی در تولید محتوا و بهره‌گیری از شبكه‌های بومی تقویت شده و اكنون در قالب این طرح، به بلوغ ساختاری می‌رسد. افزون بر آن، اجرای این برنامه در هم‌زمانی با مناسبت‌های ملی مانند سوم خرداد، نشان‌دهنده پیوند هوشمندانه رسانه با تقویم هویتی ملت ایران است؛ حركتی كه ضمن تقویت حس همدلی و غرور ملی، انسجام تاریخی و عاطفی ملت را نیز تعمیق می‌بخشد.یكی از مزایای كلیدی این رویكرد، برجسته‌سازی ظرفیت‌های مناطق كمترشناخته‌شده كشور برای سرمایه‌گذاری، توسعه گردشگری، تعاملات بین‌فرهنگی و حتی دیپلماسی فرهنگی است. هنگامی كه رسانه با رویكرد ملی، جلوه‌های بومی را در رسانه‌ای سراسری نمایش می‌دهد، در حقیقت بستری برای برقراری گفت‌وگوی بین‌استانی و حتی بین‌المللی فراهم می‌سازد. این نگاه، به‌ویژه در معرفی فرصت‌های اقتصادی و فرهنگی خوزستان به‌عنوان استان آغازگر، می‌تواند در ترسیم تصویری متعادل‌تر و جذاب‌تر از ایران، چه برای مخاطب داخلی و چه برای ناظر خارجی، نقش‌آفرین باشد.از سوی دیگر، تعامل مستمر با نخبگان و نمایندگان محلی، برگزاری جلسات هم‌اندیشی، و طراحی سازوكار نظرسنجی پیش و پس از اجرای برنامه، مؤلفه‌هایی است كه وجه پژوهش‌محور و مشاركتی طرح را برجسته می‌سازد. چنین رویكردی نه‌تنها بر اثربخشی برنامه می‌افزاید، بلكه نشان از دغدغه‌مندی رسانه برای سنجش واقعی اثرات اجتماعی و روانی محتوای تولیدی دارد؛ اقدامی كه در راستای شاخص‌های مدیریتی رسانه‌ای مطلوب ارزیابی می‌شود.نكته مهم دیگر، توجه هم‌زمان به ظرفیت‌ها و چالش‌ها در روایت رسانه‌ای استان‌هاست؛ در طرح «هفته‌های ایرانی» قرار نیست فقط چهره‌ای آرمانی و یك‌سویه از مناطق ترسیم شود، بلكه مشكلاتی نظیر اشتغال، آب، امنیت و مسایل زیست‌محیطی نیز در كنار ظرفیت‌ها مطرح می‌شوند. این رویكرد واقع‌گرایانه، موجب افزایش اعتماد عمومی به رسانه و در عین حال، تسهیل‌كننده جریان پاسخگویی مسئولان در سطح ملی خواهد بود.در كنار همه این نكات، نمی‌توان از ظرفیت رسانه ملی در توسعه پیوندهای فرهنگی غافل شد. تولید برنامه‌هایی برای كشورهای عرب‌زبان یا تأكید بر موقعیت استان‌هایی مانند خوزستان به‌عنوان دروازه ورود تشیع، می‌تواند در قالب برنامه‌های برون‌مرزی صداوسیما، به ابزار نرمی برای دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی بدل شود.در نهایت، باید اذعان داشت كه طرح «هفته‌های ایرانی» یك تجربه صرفاً رسانه‌ای نیست، بلكه تبلور نوعی مدیریت فرهنگی-رسانه‌ای تحول‌گراست كه می‌كوشد از طریق روایت مؤثر هویت‌های استانی، بنیان‌های وحدت ملی و پیشرفت متوازن را تقویت كند. استمرار و توسعه این طرح، بی‌شك به تحكیم جایگاه رسانه ملی به‌عنوان بازوی گفتمان‌ساز نظام خواهد انجامید؛ رسانه‌ای كه نه‌فقط مخاطب خود را می‌بیند، بلكه به او اجازه می‌دهد خود را ببیند.

دسترسی سریع