به گزارش روابط عمومی معاونت صدا، راما نیكبخش از آن دسته مدیرانی است كه مسیر حرفهایاش را از دنیای مهندسی نرمافزار آغاز كرد، اما خیلی زود راه خود را در بطن ساختار رسانهای كشور یافت. او حالا در جایگاه مدیریت اطلاعات و برنامهریزی معاونت صدا، در دل یكی از پیچیدهترین و پرچالشترین حوزههای رسانهای كشور ایفای نقش میكند. نیكبخش با تجربهای كه از سیما به همراه آورده و صمیمیتی كه در فضای رادیو یافته، امروز دغدغههایی فراتر از اعداد و نمودار دارد: حفظ جان رسانهای كه هنوز توان درخشیدن دارد.
لطفاً خودتان را معرفی كنید و درباره رسالتی كه به عهده دارید، توضیحاتی بفرمایید؟
راما نیكبخش هستم. رشته تحصلی اصلی من كارشناسی نرمافزار است؛ اما در گذر زمان سالها در معاونت سیما، در حوزه اطلاعات برنامهریزی و در بخش سیستمها و ساختار فعالیت داشتم. در سال 1399، بنا به درخواست جناب آقای دكتر مظفری، مدیركل وقت طرح و برنامهریزی معاونت صدا، به این معاونت صدا منتقل شدم و فعالیت خود را از اداره كل هنرهای نمایشی و رادیو نمایش آغاز كردم. در آنجا مسئولیت طرح و برنامهریزی را بر عهده داشتم. سال گذشته نیز آقای دكتر میرزایی به این نتیجه رسیدند كه میتوانم در ستاد معاونت، در مدیریت اطلاعات و برنامهریزی مؤثرتر باشم و به این بخش منتقل شدم.
اطلاعات و برنامهریزی یك نقطه تلاقی چندوجهی است. مركز طرح و برنامهریزی سازمان، هفت اداره كل زیرمجموعه دارد كه چهار اداره كل از آنها بهطور مستقیم با این مدیریت مرتبطاند. این یعنی مجموعه گستردهای از اطلاعات، از بحث بودجه گرفته تا گزارشهای عملكردی، همكاریهای راهبردی و بخشی از برنامهریزی محتوایی، به این بخش بازمیگردد. در واقع، مدیریت اطلاعات و برنامهریزی یكی از پرچالشترین و پركارترین مدیریتهای اداره كل طرح و برنامهریزی است.
از دشواریهای حرفه خود برایمان بگویید و واكنشهایی كه دریافت می كنید؟
بخش عمده گلایههای همكاران رادیویی مربوط به برخی محدودیتهای مالی است. اگر بخواهیم این مسئله را در سطح معاونت بررسی كنیم، با دو وجه از آن مواجه میشویم. نخست، میزان تخصیص بودجه و یا به بیان واضحتر عدم تخصیص مناسب است؛ این واقعیتی انكارناپذیر است كه نرخ برنامهسازی در رادیو در مقایسه با سایر بخشهای سازمان بسیار پایین است. پاسخ این سؤال است كه چرا چنین نرخهایی وجود دارد، تا حد زیادی به تصمیماتی بازمیگردد كه در گذشته گرفته شده؛ با این حال، در طی چند سال گذشته همكاران ما تمام تلاش خود را جهت اصلاح این روند كردهاند و نگاهشان این است كه باید نگران حفظ سرمایه انسانی سازمان باشند.
اما دغدغه دیگری هم در این حوزه وجود دارد. اگر در پایان سال حسابهای مالی منطبق نباشد، چه اتفاقی خواهد افتاد؟
در چند سال گذشته با برنامهریزی و تدابیر لازم از این گردنهها عبور كردیم؛ ولی امسال مسیر بسیار سخت و دشواری در پیش رو داریم؛ كه تدوین چارچوبها و الزاماتی خاص را در این زمینه در كنار همرامی شبكههای رادیویی جهت رعایت این ضوابط برای همه ما گریزناپذیر میكند. اگر در طی ماههای آینده روند هزینهكرد با توجه به مجموعه مسائلی كه در سطح كشور و سازمان رخ داده است مدیریت نگردد، این احتمال وجود دارد كه در نقطهای روند انجام امور آسیب ببیند. چالش اصلی پیش روی ما مدیریت نحوه پرداختها ضمن تطبیق عملكرد با سیاستهای محتوایی سازمان و معاونت است كه به امید خدا با برنامهریزیهای به عمل آمده در كنار همراهی شبكهها از این گردنه نیز عبور خواهیم كرد.
این جاست كه متر و معیارهای ارزشگذاری وارد ماجرا میشوند و مسئله تطبیق هزینه با میزان اثرگذاری مطرح میشود. این نكتهای است كه شاید بخش كوچكی از عوامل برنامهساز درك نكنند. مثلاً گویندهای فقط صرفاً به دنبال اجرا برنامهاش است و یا تهیهكنندهای كه به حق نگران مسئله موظفی و برآورد برنامهسازی خودش است، شاید در جریان این حسابوكتابها نباشد. در حالی كه طرف دیگر این تعامل، به واسطه نقش و جایگاه سازمان به عنوان اصلیترین و بزرگترین بنگاه رسانهای كشور كه بخش عمده بار مالی آن بر دوش بودجه جاری كشور است، بر مبنای سنجهها و شاخصهایی خاص میخواهد عملكردش را ارزیابی كند: این هزینهها تا چه میزان اثربخشی داشته است؟ سئوالی كه نه تنها در داخل سازمان، بلكه در بیرون سازمان باید ارائه گردد.
یكی دیگر از چالشهای ما گزارشهای عملكرد است. طبیعی است كه شبكهها بخواهند نفر اول خط مقدم عرصههای مختلف هستند؛ اما وقتی میخواهید گزارشی را گردآوری و ارائه كنید، باید با منطق همخوانی داشته باشد. گاهی اوقات عددها با واقعیت همخوان نیستند، یعنی شبكهای كه سنخیتی كمتری با یك موضوع دارد، عملكردی فراتر از شبكه تخصصی آن حوزه دارد.
شما چند سالی در میدان ارگ بودید و هنرمندان هم در آنجا بودند؛ خاطرهای از میدان ارگ دارید؟
وقتی تازه وارد رادیو شدم، دوستان میگفتند رادیو یك فضای دوستانه و خانوادگی دارد. در ابتدا متوجه منظورشان نمیشدم. در هفته اول، در جلسهای دیدم مدیران همه عوامل با اسم كوچك میشناسند؛ تعجب كردم و با خودم گفتم چرا اینگونه است؟ اما بعد از شش ماه تا یك سال دیدم خودم هم به همین سبك ارتباطی عادت كردهام.
در رادیو یك حس نزدیكی خاص بین افراد هست كه در سیما وجود ندارد. در سیما فقط تهیهكننده و چند عامل هستند و در خود شبكه هم این افراد دیده نمیشوند؛ حتی در معاونت هم به ندرت میشود چهرهها را دید. اما در ارگ، وقتی وارد ساختمان شهدای رادیو میشوید، باید از دل عوامل رد شوید تا به اتاقتان برسید. همین تماسهای روزانه باعث میشود این افراد تبدیل به اعضای خانواده شما بشوند؛ افرادی كه باید نگران دغدغههایشان، مشكلات مالی، رفتوآمدها، دوری مسیر، كم بودن كار و مسائل دیگرشان باشید، حتی اگر نتوانید برای همه مشكلاتشان كاری بكنید.
نگاه شما به رادیو در حال حاضر چیست؟ اگر بخواهید تعریفی از رادیو بدهید، چه میگویید؟
رادیو رسانهای سبك و پویا است؛ رسانهای كه در لحظه در دسترس است و سریعتر و بیشتر از برادر جوانتر خود، تلویزیون، اطلاعات را به مخاطبان خود ارائه میكند. اما در حال حاضر سقف اعتبار تخصیصی در كنار محدویتهای نحوه پرداخت موجب بروز یك ضعفی شده است، كه باید با تمام توان آن را اصلاح كنیم.
چیزی كه رادیو و عوامل آن استحقاقش را دارد، در حال حاضر به او داده نمیشود. این شرایط در كنار گسترش بسترهای دیجیتال، میتواند در طی پنج یا ده سال آینده، اگر تلاش لازم برای ایجاد پویایی و نوآوری وجود نداشته باشد، میتواند منجر به رسیدن رادیو به نقطه سكون باشد. همه ما شاهد هستیم كه در طی چند سال گذشته تلاشهای بسیاری برای گسترش دایره شكلی، موضوعی تولیدات در كنار افزایش میزان نفوذ در میان مخاطبان صورت گرفته است كه امید داریم با همراهی سایر مراجع سازمانی، به جهت تسهیل دسترسی به منابع مالی و بسترهای فنی، این روند به شكل فزایندهای در طی سالهای آینده ادامه یابد.