برای این شماره از قابكوچك روزنامه جامجم، میزبان غلامعلی امیرنوری، هنرمند گرانقدر رادیو هستیم تا از خاطرات شیرین و تلخ سالهای فعالیتش در رادیو بدانیم، از فرازونشیبهای این مسیر پرپیچوخم، از لحظات ناب و فراموشنشدنی و از عشقی كه همواره او را به این هنر ماندگار پیوند داده است.
با او همراه میشویم تا در این مصاحبه صمیمانه، به اعماق دنیای پررمزوراز رادیو سفر كنیم و از زبان او، خاطراتی شنیدنی و درسهایی ارزشمند بیاموزیم.
استاد!وقتی صحبت ازدنیای ادبیاتمیشود ناخودآگاهبرقی درچشمان شما میدرخشد.این علاقهفراوان ازكجانشأت میگیرد؟
علاقهام به دنیای ادبیات به مقطع كودكی برمیگردد، زمانی كه پدرم در شبنشینیهای خانوادگی، داستانهای شاهنامه و اشعار حافظ را با صدای بلند میخواند و ما هم گوش میدادیم. هنوز مدرسه نمیرفتم؛ من را به خانه همسایه كه فامیلمان هم بود فرستاد تا كتاب بگیرم، سپس آن را باز كردم كه ببینم پدرم چه كتابی را میخواند؛ نوشتههایی به شكل رمز و اشاره وجود داشت؛ بنابراین علاقهمند شدم تا یاد بگیرم. درواقع از همان زمان به خواندن شعر علاقهمند شدم. زنگتفریح برای بچهها شعر و داستان میخواندم و برایشان ادای گویندهها را درمیآوردم. همه گوش میدادند و خوششان میآمد. همین انگیزه باعث شد در رادیو گوینده برنامههای ادبی باشم.
شنیدهایم برای ایرانصدا شاهنامه را خواندید. دراینباره برایمان توضیح دهیدكه چطورشد شاهنامهخوانی راشروع كردید.
تولید كتابهای صوتی كه به همت ایرانصدا انجام میشود،ماندگار است ومن هم علاقهمند هستم زبان شیرین فارسی ماندگار بماند. به همین دلیل شاهنامهخوانی را برای ایرانصدا آغاز كردم.ضمن اینكه روزبهروز بر محبوبیت كتابهای صوتی افزوده میشود و كمبود زمان و سرعت زندگی امروزی، باعث شده افراد بیشتر تمایل به كتابهای صوتی پیدا كنند.از شنیدن لذت میبریم و این روش میتواند جایگزین خوبی برای مطالعه سنتی باشد. ازسوی دیگر زبان فارسی یكی از غنیترین زبانها در زمینه ادبیات و شعر است. اماهنوز هم چالشهایی درنحوه خوانش و گویندگی وجود دارد.امروزه برای نسل جوان، فهم درست از ادبیات فارسی و حفظ لطافتهای زبان ضروری است. ظرفیتهای خاص زبانی و معنایی باعث میشود كه افراد بسیاری به سمت زبان فارسی جذب و با اشعار وادبیات زیبای آن آشنا شوند.علاوهبرآن برای رادیوفرهنگ هم «كلیلك و دمینك» را گویندگی كردم كه امیدوارم مورد توجه شنوندگان قرار بگیرد. هرازگاهی هم برای دیگر شبكههای رادیویی برنامههای ادبی را گویندگی میكنم.
شما سالهای زیادی است كه وارد ساختمان شهدای رادیو میشوید و با عشق و علاقه برنامه اجرا میكنید. به نظرتان این عشق و علاقه به رادیو بهخاطر كدامیك از ویژگیهای این رسانه است؟
رادیو و تلویزیون جایگاه خود را دارند و هیچكدام نباید همدیگر را تحتالشعاع قرار دهند. رادیو یك رسانه گرم است كه همهجا قابلیت استفاده دارد. شما مشغول هر كاری باشید، میتوانید به رادیو هم گوش دهید اما تلویزیون بهدلیل اینكه تصویر دارد باید یكسره حواس خود را به تصویر بدهید. من همیشه عاشق رادیو بودم و هستم. هنوز هم بعد از گذشت این همه سال عاشقانه برای این رسانه كار میكنم.
خودتان چقدر سعی میكنید تجربیات ارزشمندتان را در اختیار جوانان قرار دهید؟
آموزش و انتقال تجربیات به نسل جدید اهمیت زیادی دارد. من در سفرهایی كه به شهرهای مختلف ایران داشتم، به تدریس و آموزش علاقهمندان پرداختهام. در عمل به این نتیجه رسیدم كه علاقهمندی و اشتیاق جوانان میتواند در ارتقای كیفیت تولید كتابهای صوتی موثر باشد. ما باید این گنجینههای ادبی را حفظ و نسل جدید را با آنها آشنا كنیم، چراكه زبان فارسی یكی از زیباترین و كاملترین زبانهای دنیاست.
كدامیك از برنامههایی كه گویندگی كردید را دوست دارید؟
من هر برنامهای كه قبول میكردم و مشغول میشدم را بدون استثنا دوست داشتم. همیشه آموزش برایم خیلی جذابیت داشته و دارد و واقعا از آن لذت میبرم. درمجموع در همه سالهای فعالیتم در شبكههای مختلف رادیو حضور داشتم. همچنین چند برنامه تلویزیونی با محوریت ادبیات و شعر هم اجرا كردم. یكی از تهیهكنندگان رادیو، مهدی علیاحمدی طرحی را داد كه قبول كردم و به برنامه «شاخهطوبی» رفتم. از آنجا شروع شد و برنامههای دیگر مانند شباهنگ، غزلهای امام و ... پیشآمد. حتی در شروع شبكه جامجم، من طرحی را دادم كه تهیهكننده، نویسنده و مجری برنامهای بهنام «نگارستان سخن» بودم كه شاید تا 50 قسمت پخش شد. درمجموع شعر وعلاقهام به ادبیات باعث شد تابه امروز گویندگی بسیاری از برنامهها را با این محوریت داشته باشم. همچنان هم با عشق وعلاقه پشت میكروفن رادیو مینشینم.