با سیدمرتضی كاظمی‌دینان، مدیر رادیوفرهنگ درباره زیر و بم این رادیو گفت‌وگو كردیم رادیوفرهنگ مطالبه‌گر زبان فارسی

شبكه رادیویی فرهنگ كه با تمركز بر موضوعات فرهنگی، ادبی، هنری و فكری معاصر فعالیت می‌كند، سال 1339 با نام «رادیو دو» و به‌عنوان یكی از كانال‌های رادیوایران كار خود را آغاز كرد. در آن زمان، این شبكه روزانه سه ساعت برنامه پخش می‌كرد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1357، محتوای این شبكه تغییر كرد و شامل برنامه‌هایی مانند پخش زنده خطبه‌های نمازجمعه تهران، دروس حوزوی، برنامه‌های رادیوقرآن و مشروح مذاكرات مجلس شورای اسلامی شد.

1403/12/19
|
11:07

درپایان سال1376، با تغییر ساختار معاونت صدا،این شبكه از رادیوسراسری جدا شد و با عنوان «رادیو دوی سراسری» فعالیت خود را ادامه داد. از سال 1378، این شبكه به «رادیوفرهنگ» تغییر نام داد و به‌صورت 24ساعته شروع به فعالیت كرد. به‌دلیل پخش نشست‌های مجلس‌شورای اسلامی ازاین شبكه،گاهی به آن«رادیومجلس»نیزگفته‌می‌شود.هدف‌اصلی رادیوفرهنگ، پاسخگویی به نیازهای فرهنگی جامعه معاصر ایران است. این شبكه با تمركز بر موضوعات فرهنگی، ادبی، هنری و فكری، برنامه‌هایی تولید می‌كند كه هم جنبه آموزشی دارند و هم به ترویج فرهنگ و هنر ایرانی ــ اسلامی می‌پردازند. رادیوفرهنگ به‌عنوان یك رسانه فرهنگی، نقش مهمی در ترویج ارزش‌های فرهنگی و هویت ملی دارد. این شبكه با برنامه‌های متنوع خود، تلاش می‌كند تا ضمن حفظ و معرفی میراث فرهنگی ایران، به مسائل فكری و فرهنگی معاصر نیز بپردازد. آنچه در ادامه می‌خوانید حاصل گفت‌وگوی دبیر گروه رسانه روزنامه جام‌جم با دكتر سیدمرتضی كاظمی‌دینان، مدیر این رادیو است.

تا رسیدن شما به مدیریت رادیوفرهنگ، چه مسیری طی شد؟
من ازجمله آن‌دسته كاركنان سازمان بودم كه در بخش‌های مختلف صداوسیما كار كرده‌ام و این توفیق را داشتم كه در دوره 23ساله خدمتم، فعالیت در اكثر واحد‌های مهم سازمان را تجربه كنم.در بدو ورود به جهاد خودكفایی صداوسیما و معاونت فنی سازمان، در كنار نیروهای نخبه و فنی این سازمان، تجربه‌های ارزشمندی كسب كردم. پس از آن، هشت سال فعالیت در حوزه سیاسی، با توجه به تحصیلاتم در مقطع دكتری علوم سیاسی و روابط بین‌الملل، اندوخته‌های گرانبهایی برایم به ارمغان آورد.در بخش‌های مختلف ازجمله پژوهش حوزه سیاسی، اداره كل برنامه‌های سیاسی، كارشناس گفت‌وگوی ویژه خبری، اداره كل اخبار خارجی، كارشناس سیاسی در شبكه خبر و نویسنده برنامه‌های سیاسی رادیو و تلویزیون كه نقطه شروع همكاری‌های من با رادیو بود، كار كرده‌ام.سپس، این فرصت را پیدا كردم كه در مركز نظارت و ارزیابی، ابتدا به‌عنوان مدیر نظارت و ارزیابی اخبار سیما و پس از آن به‌عنوان مدیركل نظارت و ارزیابی برنامه‌های صدا فعالیت كنم. این دوره چندساله، باعث شد اشراف بیشتری بر شبكه‌های رادیویی و نقاط قوت و ضعف آنها پیدا كنم.در ادامه مسئولیت اداره كل نظارت و ارزیابی خبر و برنامه‌های سیاسی سازمان را بر عهده گرفتم و توفیقی شد تا بیشتر با دوستان‌مان در رادیو دمخور شویم و به دعوت آقای بخشی‌زاده سه سالی است كه ابتدا به‌عنوان قائم‌مقام شبكه رادیوفرهنگ و سپس مدیر شبكه در خدمت دوستان هستیم.

پذیرش مسئولیت مدیریت رادیوفرهنگ و حضور در رادیو به انتخاب خودتان بود؟
حدس می‌زدم كه با حضور آقای بخشی‌زاده در این مجموعه و با همكاری خوبی كه در مركز نظارت و ارزیابی با هم داشتیم، ایشان از من دعوت كند. من قلبا متمایل به حضور در رادیوفرهنگ بودم، چون به‌ ذات برنامه‌ها، برنامه‌سازان و كارشناسان رادیوفرهنگ علاقه‌مند بودم و بعد از دعوت، خدا را بابت به‌دست‌آمدن این فرصت شكر كردم. من با این فرصت با دقت‌نظر بیشتری در مسائل فرهنگی كار می‌كردم و امكان برنامه‌سازی جدی در این حوزه فراهم شده بود.

بخش جدی فعالیت‌های شما در صداوسیما، مایه‌ای سیاسی داشت. به‌جز پخش مستقیم جلسات مجلس از رادیو‌فرهنگ كه با سیاست همخوانی دارد، همجواری با سیاست را در كدام بخش‌های رادیو‌فرهنگ گسترش داده‌اید؟
مسائل سیاسی، فرهنگی و حتی اقتصادی دركشور ما، در درجه بالایی از درهم تنیدگی نسبت به هم قرار دارند. مردمان كشور‌های اسكاندیناوی به اندازه ماگره خوردن مسائل خود درسیاست راتجربه نمی‌كنند.من از اواخر1400 دررادیو‌فرهنگ درخدمت دوستان هستم؛ تحولات سیاسی و رویدادهای مهمی دراین سال‌ها اتفاق افتاد. وقایع نیمه دوم سال1401 را داشتیم، انتخابات كه ذات سیاسی دارد یا امسال كه پرتعدادترین و پرشتاب‌ترین تحولات سیاسی را درعرصه داخلی و خارجی تجربه كردیم. پشتوانه سیاسی من در این مسائل كمك‌كننده بود و توانستیم به لطف خدا وبا همت همكاران در ویژه‌برنامه‌هایی كه می‌سازیم مطالبی اغنا‌كننده و روشنگر به مخاطب ارائه دهیم.ایده‌های خوبی از همكاران گرفتم و با تجربه سیاسی‌ام عجین شد. به‌طور مثال در بحث فلسطین و غزه بسیار فكر كردیم تا برنامه‌ای خلاقانه و نوآورانه داشته باشیم. به برنامه‌ای رسیدیم كه با عنوان «از بچه‌های ایران به بچه‌های غزه» اجرایی شد و پیام همدردی و همدلی بچه‌های ایران به بچه‌های فلسطینی بود.این برنامه با حضور، نویسندگی، كارشناسی و اجرای بچه‌ها به سرانجام رسید. كسی كه برنامه‌سازی كرده، می‌داند كه قرار دادن كامل یك برنامه در اختیار بچه‌هایی 13 تا 17 ساله ریسك بالایی دارد. ما زیر بار این كار جدید رفتیم و به لطف خدا جواب گرفتیم. این برنامه كه تم سیاسی داشت، شنیده شد و مورد استقبال قرار گرفت.

با توجه به پخش مستقیم جلسات مجلس از رادیو‌فرهنگ، ارتباط شبكه با كمیسیون فرهنگی مجلس چطور شكل گرفته و چگونه دو طرف بازویی برای پیگیری مطالبات فرهنگی هستند؟
ما جلسات متعددی با نمایندگان مجلس و اعضای كمیسیون فرهنگی مجلس داشتیم. یكی از دغدغه‌های‌مان این است كه صرفا پخش‌كننده جلسات علنی مجلس نباشیم و به حوزه‌های دیگر نیز بپردازیم و برنامه‌سازی داشته باشیم. مجلس نهادی مهم و مورد توجه مردم است. بخش بزرگی از مباحثی كه در مجلس مطرح می‌شود به‌طور مستقیم یا با واسطه به مسائل فرهنگی و اجتماعی مرتبط می‌شود. ایده‌هایی برای برنامه‌سازی در این حوزه مطرح شد.یكی از ایده‌های اجرا شده این بود كه قبل از آغاز مذاكرات مجلس فردی از اعضای هیأت‌رئیسه مجلس یا عضوی از كمیسیون‌ها در رابطه با دستوركار آن روز مجلس توضیح بدهد. تا مخاطب با آمادگی پای برنامه بنشیند. در برنامه‌های مهمی مثل برنامه «رهنمون» كه به مسائل كلان فرهنگی می‌پردازد یا در برنامه «پویش مطالبه‌گری» تعداد زیادی از نمایندگان مجلس حضور پیدا كرده و در رابطه با طرح‌ها صحبت كرده‌اند.بسیاری از طرح‌های درحال بررسی به زمینه‌سازی در ذهن جامعه نیاز دارد و نمی‌توان بدون مقدمه‌چینی آن طرح‌ها را اجرا كرد. اگر ذهنیت جامعه با این طرح‌ها همراهی نداشته باشد، در اجرا با شكست مواجه می‌شود. پیشنهاد توضیح طرح‌های مهم در شبكه فرهنگ از سوی ما ارائه شد و این موضوع در برنامه‌های شبكه در حال انجام است. البته ما به این میزان قانع نیستیم و از دوستان در مجلس درخواست‌ كرده‌ایم كه دفتر ثابتی به رادیو‌فرهنگ اختصاص دهند تا گزارشگر این رادیو بتواند به طور مداوم در مجلس حضور داشته باشد و حواشی آن را پوشش دهد.

درهم تنیدگی سیاست با امور روزمره در حوزه فرهنگ هم احساس می‌شود. كاركرد تمام شبكه‌های رادیویی و تلویزیونی فرهنگی است. چه عاملی باعث می‌شود بگوییم برنامه‌ای ویژه رادیو‌فرهنگ است؟ آیا خط چنین اتفاقی را به معنای فرهنگ می‌توان در باقی شبكه‌های رادیویی پی گرفت یا نه؟!
یكی از سؤالاتی كه در جلسات شورای طرح و برنامه شبكه از پیشنهاددهنده طرح پرسیده می‌شود این است كه كجای این طرح و برنامه مهر رادیو‌فرهنگ می‌خورد؟! آیا این طرح در رادیوصبا یا رادیوجوان و... عملیاتی نمی‌شود؟! برنامه باید مشخصه‌ای داشته باشد كه بتوان گفت این كار، كار رادیو‌فرهنگ است.مخاطب پیگیر سبك و سیاق برنامه‌ها را می‌داند ولی مخاطبی كه در لحظه پیچ رادیو را چرخانده باید متوجه شود این كار نتیجه برنامه‌سازی رادیو فرهنگ است و این اتفاق آنجا می‌افتد كه از نخبگان و متون و منابع عمیق‌تری كه برجستگی فرهنگی بیشتری دارند، استفاده می‌شود.به‌طور مثال در ایام جشنواره تئاتر فجر، اكثر شبكه‌ها برنامه تئاتر دارند یا به‌طور زنده از محل جشنواره پخش می‌كنند. اما آنچه رادیو فرهنگ را متمایز می‌كند، این‌ است كه شخصیتی چون نصرالله قادری كه از آدم‌های درجه یك تئاتر است، كارشناس برنامه ما خواهد بود. درحالی‌كه كسی با آن سبقه در هر برنامه‌ای حاضر نمی‌شود.در دور جدید برنامه نیستان كه تخصصی‌ترین و قدیمی‌ترین برنامه موسیقی‌محور رادیو‌ست و در سال بیست‌و‌سوم تولید خود قرار دارد، با همین نگاه كار كرده‌ایم. بزرگانی چون محمدرضا لطفی در این برنامه حضور داشتند و ما گفتیم اینجا جای درجه یك‌ها است، چون كاری از رادیو فرهنگ است. از این‌رو به دنبال اساتیدی رفتیم كه شخصیت ملی و بین‌المللی هستند. استاد كامبیز روشن‌روان، استاد محمد منتشری، شاهین فرهت، پروفسور منوچهر صهبایی و شخصیت‌هایی از این دست به برنامه دعوت می‌شوند. وقتی چنین افرادی با این تجربه وتخصص به گفت‌و‌گو بارادیو‌فرهنگ می‌نشینند هركسی می‌تواند با شنیدن این برنامه مهررادیوفرهنگ راپای برنامه ببیندچون چنین شخصیت‌هایی درچنین سطحی به‌عنوان‌كارشناس دعوت شده‌اند.

آیا این فضا در آن سوی ماجرا هم وجود دارد و فرهیختگان، رادیو فرهنگ را خانه خود می‌دانند و با مجموعه تحت مدیریت شما تعامل دارند؟
بله، به‌طور مثال بزرگواری چون استاد رضا مهدوی كه دو سال پیاپی دبیر جشنواره موسیقی فجر بوده، مجری و كارشناس ثابت برنامه نیستان است. منتقدی چون اكبر نبوی شخصا به من گفت 10سال است كه رادیوی من روی موج 106 رادیو فرهنگ تنظیم است و این تنظیم را به‌سوی دیگری نمی‌چرخانم. او تماس می‌گیرد و انتقاداتش نسبت به برنامه‌ها را به‌طور جدی بیان می‌كند و این كار او برای ما بسیار ارزشمند است.بسیاری از كارشناسان و اساتیدی كه برای دعوت با آنها تماس گرفته می‌شود اعلام می‌كنند كه اگر از بخش دیگری از سازمان دعوت می‌شدند، نمی‌پذیرفتند و شركت نمی‌كردند ولی تخصصی بودن رادیو فرهنگ و رفاقت این شخصیت‌ها با برنامه‌سازان و مجریان شبكه باعث شده دعوت ما را بپذیرند.

عدم تغییر موج رادیو توسط مخاطب با كنداكتور برنامه‌ها و توجه به ذائقه‌های مختلف ارتباط دارد. توجه به تنوع سلایق در نگاه شما چقدر پر‌رنگ است؟
یكی از دغدغه‌هایی كه در ابتدای ورود با برنامه‌سازان مطرح كردم این بود كه برنامه شاد عصرگاهی نداشتیم. این تفكر وجود داشت كه چون بستر رادیو فرهنگ است باید فخیم صحبت كنید و چون امثال استاد میرجلال‌الدین كزازی و استاد اسماعیل آذر در برنامه‌ها صحبت ‌می‌كنند، برنامه‌ای شاد با ریتمی نشاط‌آور برازنده رادیو جوان است نه رادیو فرهنگ! با دوستان در این‌باره صحبت كردیم و به این نتیجه رسیدیم كه شادی با وزانت در تعارض نیست. كارمان سخت‌تر خواهد بود چون نمی‌توانیم از هر نوع موسیقی و هر بازیگر و متنی استفاده كنیم و شأن رادیو فرهنگ متفاوت است. ولی برنامه شاد عصرگاهی با عنوان ایستگاه 106 طراحی شد و از ابتدای سال روزانه به‌طور زنده از ساعت 5 تا 6 روی آنتن می‌رود.محوریت این برنامه گردشگری است و نقاط مختلف دیدنی ایران را معرفی می‌كند. تمام حوادث این برنامه در كوپه‌های قطار 106 اتفاق می‌افتد. حدود 40 درصد این برنامه فرمت نمایشی دارد. برای این برنامه كه بین دو برنامه جدی ققنوس و هفت اقلیم پخش می‌شود، بازخورد‌های خوبی گرفتیم.

یكی از جنبه‌های فرهنگ، پرداختن به ادبیات و كتاب است. این بخش در رادیو فرهنگ چه جایگاهی دارد؟
فكر نمی‌كنم رسانه‌ای در كشور به اندازه رادیو فرهنگ به صورت عام و تخصصی به مسأله كتاب و كتابخوانی ورود كند. امروز شش برنامه كتاب محور و تخصصی داریم. برنامه «كتاب فرهنگ» كه روزانه به صورت زنده و هر روز هفته با یك موضوع تهیه می‌شود و مثلا سه‌شنبه‌ها كتاب‌های طنز با كارشناسی اكبر كتابدار یا مهدی فرج‌الهی یا روزهای دو‌شنبه كتاب‌های دفاع‌مقدس و یكشنبه‌ كتاب‌های كودك و نوجوان به طور تخصصی در این برنامه بررسی می‌شود.
برنامه‌ «چاپخانه» برای معرفی كتاب اولی یا چاپ اولی‌ها تهیه می‌شود. برنامه «سیم و زر» به طور تخصصی در حوزه نقد كتاب كار می‌كند. نویسندگان و ناشران برجسته و خوبی به این برنامه دعوت شده‌اند و به نقاط قوت و ضعف كتاب‌ها می‌پردازند. امین خرمی به عنوان شخصیتی شناخته شده برای اهالی كتاب كارشناس مجری این برنامه است.
برنامه «جهان ترجمه» كه به صورت تخصصی به حوزه ترجمه می‌پردازد. برنامه‌ هفتگی زنده، شاد و مسابقه‌ای «كتابستان» هم كه در حوزه كتاب است و در آن سوالاتی طراحی می‌شود تا میزان اشراف مخاطبان به كتاب‌ها را مشخص كند. گوینده - بازیگر شبكه، علیرضا تابان این برنامه را با فضایی شاد و صمیمی اجرا می‌كند. این همه غیر از آن است كه در برنامه‌های اصلی و زنده به مناسبت بخش معرفی كتاب داریم. به طور مثال در برنامه ادبی «ققنوس» كه در طول هفته معمولا به دو تا سه كتاب درجه یك ادبی و هنری پرداخته می‌شود.
یا در برنامه فاخر «هزاره ادب فارسی» كه 600 قسمت را گذرانده و با صدای استاد بهروز رضوی روی آنتن می‌رود، تاریخ ادبیات ایران نقل می‌شود و برنامه‌ای كتاب محور است. معرفی و پرداختن به كتاب در جای جای رادیو فرهنگ طراحی شده است. هر سه گروه برنامه‌ساز، تولید و تامین و حتی بخش مجازی ما به حوزه كتاب می‌پردازد.از چند ماه پیش با یكی از بازیگران درجه یك سینما، تلویزیون و تئاتر كه از كتابخوان‌ترین‌ افراد عرصه هنر است مذاكره كرده‌ایم تا با حضور او برنامه‌ای درجه یك در حوزه ترویج كتاب و تشویق مخاطبان به كتابخوانی داشته باشیم. این برنامه زودتر از اینها باید روی آنتن می‌رفت ولی ایشان درگیر یك برنامه نمایشی بود كه در تلویزیون پخش می‌شود و مشغله داشت، ولی فكر می‌كنیم از سال آینده بتوانیم این برنامه را روی آنتن ببریم.

مهم‌ترین راه یادگیری شنیدن است، اما دستمزد‌ها در رادیو آن‌قدر پایین است كه این چهره‌های شاخص باید عاشق رادیو باشند تا پای چنین كاری حاضر باشند.
گفت جانا سخن از زبان ما می‌گویی، درد دل ما را باز كردید. با این‌كه دانشگاه اصلی صداوسیما، رادیو است و بسیاری از بزرگان سازمان هم موافق هستند اما برآورد‌ها در دهه 60 باقی مانده است.بسیاری از بزرگان از جمله نویسندگان درجه یك، گویندگان برجسته و مدیران سازمان از رادیو شروع كرده‌اند. رادیو نقش مهمی در كادرسازی برای صداوسیما بر عهده دارد و زایش و رویش‌های صداوسیما از رادیو است.در جلسه‌ای در خدمت آقای جلیلی ایشان گفتند رادیو، نویسندگان و متن‌های خوبی دارد و من گفتم كه فكر می‌كنید ما یك برنامه نیم ساعته درجه یك پژوهش محور را در رادیو چقدر محاسبه می‌كنیم؟ ایشان پرسید چقدر؟ و من اصطلاحی طنز به كار بردم كه در ذهن می‌ماند. گفتم به قیمت نصف دبه ماست كم چرب، یعنی هزینه نویسندگی این برنامه 50 هزار تومان است!

با این‌كه نویسندگی برای رادیو متفاوت و سخت‌تر است...
در رادیو موضوع خیال‌انگیزی و اثراتی كه بر مخاطب به جا می‌گذارد مطرح است. در تلویزیون تصویر تا اندازه‌ای توجه مخاطب را جلب می‌كند ولی در رادیو مخاطب متوجه متن است و مخاطب كوچك‌ترین غلط را می‌گیرد. باید روی متن برنامه رادیویی تمركز كامل داشت.این بچه‌ها واقعا عاشقانه كارمی‌كنند.امروز رادیوباعشق، علاقه و محبت پیش می‌رود نه با برآورد‌هایی كه پرداخته می‌شود. چند روز پیش مهوش وقاری، بازیگر خوب عرصه سینما و تلویزیون مهمان برنامه زنده ما بودند. ایشان با محاسبه زمانی كه در ترافیك صرف كردند، سه ساعت برای شركت در برنامه رادیوفرهنگ وقت گذاشتند و اگر بخواهیم با عدد و رقم صحبت كنیم، ایشان باید حداقل 5 میلیون تومان دریافت می‌كردند، ولی خانم وقاری مطلقا چیزی نگرفت و گفت تنها به عشق رادیو و همكارانی كه در رادیو فرهنگ می‌شناسم روز عید آمده‌ام و لوح تقدیری گرفتند و رفتند.استاد اسماعیل آذر به‌لحاظ جایگاه ادبی موقعیت برجسته‌ای دارند ولی فصل دوم برنامه «حریر سخن» باعددی نازل كه در شان استاد نبود تنظیم شد و این نتیجه محبتی بود كه ایشان به رادیو داشتند. ما به‌دنبال ارتقای ارقام هستیم، ولی با عرض شرمندگی تا امروز نتوانسته‌ایم آن‌چنان كه باید و در شان همكاران است، اعداد را اصلاح كنیم.گره كار باید توسط دوستان طرح و برنامه باز شود. آنجا باید فكری اساسی بكنند. امیدواریم با حضور دكتر مظفری كه از همكاران رادیو بودند و بر زحمات همكاران و برآورد پایینی كه همكاران می‌گیرند اشراف دارند، این مشكل حل شود.

در مقایسه با دیگر شبكه‌ها نقش رادیو فرهنگ در پاسداشت زبان فارسی چگونه است؟
تلاش ما بر این بود كه شبكه رادیویی فرهنگ به‌عنوان محور پاسداشت زبان و ادبیات فارسی در معاونت صدا فعالیت كند. با توجه به این رویكرد، اتفاقاتی جدید رخ داد. تمام شبكه‌های رادیویی برنامه‌ای برای پرداختن به ادبیات غنی فارسی دارند یا برای پاسداشت زبان فارسی برنامه دارند كه از پایین‌ترین سطح مثل ادای معادل یك كلمه خارجی بر‌اساس مصوبات فرهنگستان را دربر می‌گیرد تا تورق ادبیات غنی ایرانی كه در برنامه‌سازی معمول است.رادیو فرهنگ وارد سطح عمیق‌تری شد و مطالبه‌گری را به این معنا كه دستور‌كار نهاد‌های مختلف در حوزه زبان فارسی چیست، آغاز كردیم و برنامه‌ای تحت عنوان «وطن‌فارسی» به‌راه انداختیم. این برنامه امروز روی آنتن است. از طرفی در برنامه «ققنوس» از فعالان داخلی و خارجی در حوزه پاسداشت، گسترش و آموزش زبان فارسی، گزارش‌هایی به‌صورت روزانه ارائه می‌دهیم.با حمایت معاون صدا، آقای بخشی‌زاده اتفاق بزرگی رخ داد و جشنواره «آیین سخن» كه دو دوره در رادیو ایران برگزار شده بود، تحت محوریت رادیو فرهنگ قرار گرفت و در شهریور 1403 سومین تجربه این جشنواره رادیویی را با وام‌گرفتن از حضرت حافظ تحت عنوان: «صدای سخن» برگزار كردیم. این جشنواره ادامه خواهد داشت و از امروز در تدارك چهارمین جشنواره صدای سخن هستیم. یكی از تفاوت‌های این تجربه اضافه‌كردن بخش «آموزش زبان فارسی در مدارس» به برنامه‌های جشنواره بود و معلمین بسیاری فایل‌های صوتی خود از نحوه آموزش خلاقانه زبان فارسی در مدارس را برای‌مان فرستادند و به سه آموزگار بزرگوار جوایزی اهدا شد. بخش مردمی نیز جزو این جشنواره است.

خبر جدیدی هم از این جشنواره برای مخاطبان ما دارید؟
از این فرصت استفاده و اعلام می‌كنم كه بخش جدیدی را تحت عنوان: «مطالبه‌گری در پاسداشت زبان فارسی» به جشنواره اضافه خواهیم كرد و برنامه‌هایی كه دراین حوزه تهیه شده،بخش جداگانه‌ای در جشنواره خواهند داشت. این جشنواره بركات زیادی داشت. امسال در اختتامیه جشنواره از بزرگانی چون استاد موسوی گرمارودی تقدیر شد.پروفسور سعد خان، رئیس سازمان اكو در جریان جشنواره در رابطه با مراودات فرهنگی حوزه زبان فارسی سخنرانی كردند.استقبال برنامه‌سازان مراكز صدای استان‌ها تعجب‌برانگیز بود تا جایی‌كه یك‌سوم جوایز جشنواره امسال صدای سخن به همكاران برنامه‌ساز مراكز استان‌ها رسید. ما شرط پخش‌شدن برنامه را برداشتیم و محدودیتی دراین زمینه برای برنامه‌سازان قائل نشدیم واهمیت بر این گذاشته شد كه برنامه‌ای در حوزه پاسداشت زبان فارسی ساخته شود. رادیو فرهنگ در كنداكتور پخش ساعت 8:30 روز‌های پنجشنبه و جمعه را به پخش آثار راه‌یافته به مرحله نهایی اختصاص داد. به این ترتیب آثار نامزد‌شده كه حدود 60 اثر بود، از آنتن رادیو فرهنگ پخش شد.

رادیو فرهنگ محل تلاقی دو قشر مهم است. پیشكسوتان و اساتید عرصه فرهنگ و مردمی كه به فرهنگ علاقه‌مند هستند و در این فضا با هم مرتبط می‌شوند. براساس آنچه از راه‌های ارتباطی خود با مخاطبان دریافته‌اید، مهم‌ترین مطالبات چیست، چه نیاز‌هایی را از طرف جامعه دریافت كرده‌اید و باقی دستگاه‌ها مبتنی بر تجارب شما باید به چه مسائلی در حوزه فرهنگ توجه داشته باشند؟
یكی از دغدغه‌های شخصی من كه محصول تجربه بیست‌و‌چند‌ساله‌ام در سازمان بود، توجه به مطالبه‌گری فرهنگی است. برنامه‌های مطالبه‌گرانه متنوع و متعددی در حوزه اقتصادی و اجتماعی از شبكه‌های صداوسیما پخش می‌شود ولی در حوزه فرهنگ، مطالبه‌گری جدی اتفاق نمی‌افتد. من از دوستان خواستم و به این منظور اتاق فكری در گروه جامعه رادیو فرهنگ تشكیل شد. ماه‌ها روی این موضوع فكر شد تا چه ورودی داشته باشیم و چه مدل برنامه‌ای تهیه شود؟ ما به برنامه زنده، صبحگاهی و مطالبه‌گرانه‌ای به نام «پویش» رسیدیم.پویش در روز‌هایی كه پخش مستقیم مجلس را نداریم، هر روز از ساعت 8 تا 8:45 روی آنتن می‌رود كه در این برنامه مطالبات فرهنگی و اجتماعی مردم دریافت و به طور مستقیم از مسئولان مربوطه مطالبه می‌شود. به طور مثال مطالبه‌گری در مورد تعطیلی تنهاسینمای یك شهر دورافتاده به دلیل عدم نظارت مسئولان فرهنگی شهرستان. رادیو فرهنگ این مطالبه را رها نمی‌كند و باز از این مسئول سؤال می‌كند تا كار به سرانجام برسد.چند ماه پیش ازمدیرگروه خواستم گزارشی به من بدهد، بالغ بر10هزارپیامك،كامنت یا فایل صوتی ازمطالبات فرهنگی و اجتماعی مردم به این برنامه رسیده بود. به طور متوسط در هر برنامه پویش به چهار موضوع و مطالبه مردمی می‌پردازیم.

رویكرد شما در امید‌بخشی جامعه چگونه بوده است؟
مقام معظم رهبری روی بحث امید و اعتماد تاكید كرده‌اند. روایت پیشرفت روی امیدافزایی و اعتماد‌سازی بین مردم و نظام كار می‌كند. به عقیده من كاری مهم‌تر از این، در رسانه وجود نداشته و ندارد. برای برنامه‌سازان ما این كار ازنان شب واجب‌تر است. یكی از عوامل افزایش سرمایه اجتماعی بالا بردن امید است كه رادیو و دیگررسانه‌ها می‌توانند دراین زمینه نقش‌آفرینی داشته باشند. امید سرمایه اجتماعی را بالا می‌برد و اعتماد ایجاد می‌كند.وقتی نشاط و سرزندگی درمیان مردم بالا باشد، سرمایه اجتماعی نظام افزایش پیدا می‌كند. واجب است كه تمامی اهالی رسانه از جمله ما در رادیو فرهنگ این كار را انجام بدهیم. دغدغه اول ما افزایش امید در جامعه است.

پیشرفت ایران را فرزندان همین سرزمین رقم زده‌اند

در قالب اردوی راویان پیشرفت، بازدیدی از كارخانه كشتی‌سازی در بندرعباس داشتید. پیش از این سابقه نداشت كسی از بین مدیران شبكه با این اردو‌ها همراه شود. با چه دیدگاه فرهنگی با این مجموعه همراه شدید؟ نگاه‌تان قبل از این سفر چگونه بود و چه تغییری كرد؟
اتفاق قابل تقدیری رخ داد و جا دارد از آقای قرائی، مدیر روابط‌عمومی كه هماهنگی این سفر را عهده‌دار بودند، تشكر كنم. به نظر من اگر اهالی رسانه، برنامه‌سازان وهنرمندان نسبت به كارهای درحال انجام و پیشرفت‌های كشور وقوف كامل نداشته باشند، نمی‌توانند برنامه‌سازی درستی از این موضوع داشته باشند. «ذات نایافته از هستی‌بخش، كی تواند كه شود هستی‌بخش» وقتی برنامه‌ساز نداند كه در معدن مس سرچشمه یا در حوزه فولاد چه اتفاقی می‌افتد چگونه می‌تواند با اطلاعاتی اینترنتی و چند عكس برنامه‌ای تاثیرگذار بسازد؟!
مدیری كه می‌خواهد راهبری كند، باید عظمت صنعت كشتی‌سازی ایران را ببیند. مهم‌ترین مسأله این است كه این پیشرفت توسط فرزندان همین سرزمین رقم خورده است.بدون دخالت یك كارشناس خارجی، كشتی اقیانوس‌پیمای پنج میلیون دلاری می‌سازند. تا قبل از این‌كه پیچیدگی‌های كار این عزیزان را ازنزدیك ببینم، اگر به من گفته می‌شد ژاپن خریدار كشتی ایرانی است، تعجب می‌كردم ولی با دیدن آن عظمت به پیشرفت كشور پی بردم. اگر اهالی رسانه این ظرفیت‌ها را نبینند، نمی‌توانند برنامه‌سازی دقیقی در این حوزه داشته باشند. این كار‌ها باید با قوت ادامه پیدا كند و اهالی رسانه از كارهای بزرگی كه بدون هیاهو انجام می‌شود، اطلاع پیدا كنند.

دسترسی سریع