چند كلام با دست‌اندركاران برنامه جدید رادیویی كه به نقد غرب‌زدگی می‌پردازد سفر به سرزمین فرصت‌ها یا سراب آرزوها

برخی افراد برای آینده بهتر، زندگی زیباتر و برخورداری از شرایط برتر و... اقدام به مهاجرت می‌كنند، در صورتی كه برخی از آنها، مطالعه یا بررسی دقیق و عقلانی نسبت به مشكلات و چالش‌های زندگی پس از مهاجرت ندارند و سطح آگاهی و اطلاعات‌شان به تبلیغ‌های كذایی و شایعه‌ها ختم می‌شود و بعد از مهاجرت متوجه می‌شوند كه در دنیای وهم و خیال خود، مدینه فاضله‌ای را ترسیم كرده بودند كه در حقیقت این‌گونه نبوده و زندگی‌شان دستخوش صدمات جبران‌ناپذیری شده است.

1403/11/13
|
10:17

به‌تازگی شبكه رادیویی تهران با برنامه جدید «سراب» به نقد غرب‌زدگی، چالش‌های مهاجرت و... می‌پردازد، در این گزارش با دست‌اندركاران آن گفت‌وگو كردیم.

باور سراب یا واقعیت
جُنگ نمایشی «سراب»، كاری از گروه فرهنگ، جامعه و سلامت رادیو تهران است كه پنجشنبه‌ها ساعت 15 روی موج اف.‌ام ردیف 94 مگاهرتز می‌رود. نیكو یوسفی، تهیه‌كننده برنامه به قاب كوچك می‌گوید: این برنامه با هدف نقد غرب‌زدگی تولید می‌شود و شامل بخش‌های نمایش طنز، استندآپ، وكس‌پاپ و بخش‌های كارشناسی است. علت انتخاب عنوان برنامه یعنی سراب، این است كه انسان معمولا علاقه دارد تصویر ذهنی سراب‌گونه خود را قبول كند تا واقعیت را. در واقع این اسم استعاره‌ای است از تصویر مدینه فاضله‌ای كه افراد از جوامع غرب برای خود می‌سازند. با توجه به آمار فراوان مهاجرت‌ها و تمایل جوانان به مهاجرت ضروری است كه در رابطه با واقعیت‌های مهاجرت به افراد آگاهی‌رسانی شود. در این برنامه به موضوعاتی كه افراد مهاجر و غرب‌زده به آن دچار می‌شوند، می‌پردازیم و می‌كوشیم بدون موضع‌‌گیری واقعیات را بیان كنیم و به موضوعاتی همچون بحران هویت، شوك فرهنگی، مشاغل سیاه و... بپردازیم. بشخصه معتقدم افراد معمولا سعی دارند تصویر ذهنی ساخته‌شده توسط خودشان یا تبلیغات را باور كنند و از شنیدن واقعیت هراس دارند. گاه غرب‌زدگی به این دلیل ایجاد می‌شود كه‌ فرد ناكامی‌های خود را در محیط فعلی به پای شرایط گذاشته و برای فرار از مسئولیت‌پذیری دل به جامعه دور از دسترس خود یعنی غرب می‌بندد، حال رسانه‌های غرب چه می‌كنند؟ آنها با مساعدت به این توهم، به سراب افراد دامن می‌زنند. در حالی كه رسالت ما ابتدا كمك به مواجهه افراد با واقعیت و تقویت واقع‌بینی آنهاست.

زندگی در اكنون
فاطمه اعتمادی، نویسنده رادیو در گفت‌وگو با قاب كوچك عنوان می‌كند: به نظرم نویسندگی تاریخ آغازی ندارد، یك جوشش و ذوق است. مادربزرگم سال‌ها كارش تدریس بود و ما از كودكی با هم كتاب می‌خواندیم، از بوستان و گلستان تا حافظ، ادبیات غرب، شعر و... این محیط ادبی ناخودآگاه تأثیرگذار بود. به نظرم قلمم مهم‌ترین ارثیه مادربزرگم است. از 14سالگی با متن‌های طنزم كارم را در رادیو شروع كردم. این نویسنده درباره برنامه «سراب» می‌گوید: از آنجا كه این روزها پدیده مهاجرت خیلی روی بورس است (خصوصا میان همسن و سالان خودم) و به‌عبارتی بهتر باید بگویم این مسأله فراگیری زیادی دارد و ذهن بسیاری از افراد را درگیر خودش كرده، در نویسندگی این برنامه سعی می‌كنم به جای رد یا تأیید چیزی به چالش‌های ذهنی خودم و اطرافیان در این‌باره بپردازم‌؛ مثل شوك فرهنگی، چالش بحران هویت و... . وی می‌افزید: از شاخصه‌ها و مؤلفه‌های آنتن این است كه بر پایه صداقت باشد و آنچه واقعا در اطراف‌مان رخ می‌دهد را بازتاب دهیم. بنابراین موضوعات این برنامه براساس مسائلی است كه مشاهده می‌شود، بیشتر افراد جامعه با آن درگیر هستند یا این كه مطالبه مخاطبان است.بر حسب حرفه‌ام گوش‌هایم تیز است، در هر جمعی كه بروم دستم پر از سوژه می‌شود.به نظرم مهم‌ترین ویژگی یك نویسنده از دید هر شخصی متفاوت است، از نظر من نویسنده باید سبك خاص خودش را داشته باشد یا حداقل باید سبك خاص خودش را پیدا كند. سبك خاص هم با مطالعه زیاد، مشاهده‌كردن و خیلی نوشتن به دست می‌‌آید. به علاوه‌؛ نویسنده باید با خودش و مخاطبش صادق باشد و در نهایت این‌كه همه نویسنده‌های خوب نوشتن برای‌شان تنفس است، شغل یا كار محسوب نمی‌شود، اگر ننویسند مریض می‌شوند. خوشحالم كه راه ارتباطم با جهان نوشتن است. با نوشتن لحظه‌ها نمی‌میرند، امیدوارم همه در اكنون زندگی كنیم.

عشق به رادیو، مرهم سختی‌ها
محمد بهاریان، بازیگر این جنگ نمایشی درباره تیپ‌گویی در «سراب» توضیح می‌دهد: حدود 13 سال است كه در زمینه دوبله و صدا بازیگری در خدمت مردم هنردوست هستم. باید از نویسندگی خانم اعتمادی تشكر كنم كه به‌واسطه خلاقیت و قلمی كه دارند با تیپ‌گویی و تغییر لحن سعی بر انجام وظیفه دارم. به نظرم ارتباط بیشتر ما با مخاطب به‌واسطه اجرا و جانمایی مناسب بیان و تیپ‌گویی حاصل می‌شود. البته باز هم تأكید می‌كنم اول باید نویسنده قابل باشد كه بنده این شانس را داشتم. بشخصه معتقدم بازیگری در رادیو و آیتم‌هایی كه ساخته می‌شود مبنا و اساس زیبایی آنها این است كه براساس و محوریت موضوع برنامه باشد. كار در رادیو و دوبله كم‌درآمد و سخت است اما در عین حال لذت دارد. عشق به این كار مرهم سختی‌هاست.

یوسفی
علت انتخاب عنوان برنامه یعنی سراب، این است كه انسان معمولا علاقه دارد تصویر ذهنی سراب‌گونه خود را قبول كند تا واقعیت را. در واقع این اسم استعاره‌ای است از تصویر مدینه فاضله‌ای كه افراد از جوامع غرب برای خود می‌سازند

دسترسی سریع