طرح ملی «ایرانجان» در استان فارس، تنها یك رویداد فرهنگی نیست؛ بلكه تجربهای زنده از حضور رادیو در بطن جامعه و بازتاب صداهای واقعی مردم است.
به گزارش روابط عمومی معاونت صدا، رادیو در این طرح، از استودیوهای رادیویی فاصله گرفت و به دل زندگی مردم رفت؛ تا از زبان خود آنان روایت كند كه ایران چگونه در تپش امید، هویت و تلاش معنا پیدا میكند. فارس، با پشتوانه فرهنگی و تاریخی خود، بستری شد برای تجلی دوباره نقش اجتماعی و انسانی رادیو در عصر ارتباطات تصویری.
در جهان امروز كه رسانهها گاه در هیاهوی تصویر و سرعت، معنا را از دست میدهند، رادیو هنوز مأمنی برای روایتهای صادقانه است. اجرای طرح ملی «ایرانجان» در استان فارس نشان داد كه صدا میتواند در سكوت تصویر، حقیقت را بگوید. گزارشگران و مستندسازان رادیویی در این طرح، نه تنها از فارس گفتند، بلكه با فارس زندگی كردند. آنان به كوچهها و بازارها رفتند، با مردم نشستند و قصههای كوچك اما پرمعنای زیست ایرانی را به گوش كشور رساندند.
در این میان، رادیو به پل ارتباطی میان مردم و مسئولان تبدیل شد؛ پلی كه در آن دغدغههای اجتماعی و فرهنگی مردم فارس به گوش مدیران رسید و از سوی دیگر، برنامهسازان توانستند مفاهیم ملی چون امید، كار، همدلی و پیشرفت را در قالبی مردمی و ملموس بازگو كنند. این همان رسالتی است كه رادیو از آغاز بر دوش داشته؛ رسانهای برای شنیدن، فهمیدن و بازتاب دادن نبض جامعه.
برنامههای متنوع تولیدشده در جریان طرح «ایرانجان» در فارس، از رادیو ایران تا جوان، فرهنگ و سلامت، صبا، ورزش، معارف، اقتصاد، پیام، آوا و ... وجه دیگری از كاركرد رادیو را نمایان ساختند. هر شبكه با زبان خاص خود، گوشهای از هویت و زندگی مردم را روایت كرد: موسیقی نواحی و آوازهای محلی در كنار روایتهای مستند از كشاورزان، معلمان، صنعتگران و هنرمندان، تركیبی از زندگی و اصالت را شكل داد كه كمتر در قالبهای رسانهای دیده میشود.
از نگاه تحلیلی، این تجربه نشان داد كه رادیو میتواند نقش «میانجی فرهنگی» را ایفا كند؛ رسانهای كه هم به مردم نزدیك است و هم به سیاستگذاران فرهنگی. در فارس، این میانجیگری بهزیبایی رخ نمود. مردم با رادیو همصدا شدند و مسئولان از طریق همین صداها، چهرهای واقعیتر از جامعه دیدند. نتیجه، نوعی تعامل دوسویه بود كه پایه اعتماد اجتماعی را محكمتر كرد.
استان فارس، با سابقه درخشان در ادبیات، اندیشه و هنر ایرانی، بهترین صحنه برای چنین تجربهای بود. وقتی رادیو در دل این سرزمین صدا میكند، گویی حافظ و سعدی بار دیگر از زبان مردم سخن میگویند. «ایرانجان» در فارس، از جنس رویداد نیست؛ از جنس پیوند است. پیوند میان گذشته و امروز، میان مردم و رسانه، و میان صدا و جان ایران.
در پایان باید گفت، آنچه در طرح ملی «ایرانجان» در فارس روی داد، الگویی قابل تعمیم برای آینده رادیوست. اگر رادیو همچنان با مردم زندگی كند، از مرز زمان عبور خواهد كرد. صداهایی كه از دل فارس برخاستند، تنها پژواك یك طرح نبودند؛ نوای ماندگاری بودند از امید، همبستگی و عشق به ایران. این همان روحی است كه «ایرانجان» را زنده نگه میدارد؛ روحی كه رادیو، صادقانه و آرام، آن را به گوش همه رساند.