ادبیات كهن، سرمایه‌ای برای رسانه ‌ملی

ادبیات كلاسیك ایران میراثی است كه قرن‌ها بر جان و زبان این سرزمین سایه افكنده و در شكل‌گیری هویت فرهنگی، اخلاقی و حتی سیاسی مردم ایران نقشی بنیادین داشته است.

1404/06/22
|
09:59

شاهنامه فردوسی، دیوان حافظ، مثنوی مولوی، گلستان و بوستان سعدی، رباعیات خیام و آثار نظامی تنها بخشی از این گنجینه عظیمند كه هنوز در میان ایرانیان و حتی فراتر از مرزهای ملی، شنونده و خواننده دارند. این آثار نه‌تنها شاهكارهای ادبی بلكه آیینه‌ای از اندیشه و جهان‌بینی ایرانی‌اند و به انسان امروز نیز پیام‌هایی تازه می‌دهند.

با این همه،در دنیای امروز كه فناوری‌های نوین و رسانه‌های تصویری برزندگی ما سلطه یافته‌اند، خطر دور شدن نسل جدید از این متون ارزشمند جدی است. آنچه در گذشته در محافل خانوادگی و مجالس ادبی سینه ‌به ‌سینه منتقل می‌شد، اكنون زیر فشار سرگرمی‌های لحظه‌ای و شبكه‌های اجتماعی كمرنگ‌تر شده است.

درچنین شرایطی، رسانه ‌ملی می‌تواند و باید نقش محوری در بازخوانی و احیای این میراث ایفا كند. یكی از ظرفیت‌های بی‌بدیل در این مسیر، نمایش رادیویی است. رادیو با بیش از هشت دهه سابقه در ایران رسانه‌ای است كه همواره رابطه‌ای صمیمانه و مستقیم با مخاطب داشته و هنوز می‌تواند در عمیق‌ترین لایه‌های ذهن و تخیل شنوندگان نفوذ كند. برخلاف تصویر، رادیو به شنونده آزادی عمل می‌دهد تا با قوه تخیل خود صحنه‌ها و شخصیت‌ها را بازسازی كند. از این رو اجرای آثار كلاسیك در قالب نمایش رادیویی فرصتی است برای پیوند دوباره ادبیات كهن با زندگی امروز.
نمونه‌های موفقی كه تاكنون دررادیو نمایش تولید شده‌اند،نشان داده‌اندچگونه می‌توان باانتخاب درست متن،طراحی فضاسازی، بهره‌گیری از موسیقی اصیل ایرانی و صدای هنرمندان توانمند، داستان‌های كهن را زنده كرد و ارزش‌های جاودانه آن را به گوش مخاطبان رساند. روایت رادیویی از متون كلاسیك تنها بازگویی قصه‌ها نیست بلكه انتقال پیام‌های انسانی، اخلاقی و فرهنگی این آثار به نسل امروز است؛ پیام‌هایی كه در هیاهوی دنیای مدرن بیش از هر زمان دیگری به آن نیاز داریم.

فراموش نكنیم بسیاری از ملت‌ها با افتخار، میراث ادبی خود را به نسل‌های آینده معرفی می‌كنند. انگلستان شكسپیر را جهانی كرده است، روسیه داستایوفسكی و تولستوی را و فرانسه ویكتور هوگو را. ایران نیز با فردوسی، سعدی، حافظ و مولوی می‌تواند سهمی بزرگ‌تر در گفتمان فرهنگی جهانی داشته باشد به شرط آن‌كه خودمان ابتدا این میراث را بازخوانی و بازآفرینی كنیم. رسانه ‌ملی با گستره و قدرتی كه در اختیار دارد، یكی از مؤثرترین ابزارها برای تحقق این هدف است.

اگر بازخوانی و اجرای خلاقانه این متون در دستور كار قرار گیرد، نه‌تنها جوانان ایرانی با ریشه‌های فرهنگی خود آشتی می‌كنند بلكه رسانه‌ ملی در عرصه بین‌المللی نیز می‌تواند تصویری غنی و فرهنگی از ایران ارائه دهد.

ادبیات كلاسیك ایران دریایی است كه پایان ندارد. هرچه بیشتر از آن برگرفته شود، زلال‌تر و پرمایه‌تر می‌شود. رسانه ‌ملی اگر این منبع راجدی بگیرد، می‌تواند هم به غنای فرهنگی جامعه بیفزاید و هم رسالت تاریخی خود را در حفظ و ترویج هویت ایرانی اسلامی به‌خوبی ایفا كند.

دسترسی سریع