عباس سنجری از گزارشگران پیشكسوت و موفق رادیوست كه از سال 1361 كارش را در این رسانه شنیداری آغاز كرده و گزارشگری برنامههای متعددی ازجمله راه شب، راهی به آبادی، نمودار، رهاورد و... را در كارنامه خود دارد.
به گزارش روابط عمومی معاونت صدا، سنجری همچنین موفق به كسب عناوین و افتخارات زیادی ازجمله گزارشگر برتر جبهه و دفاع مقدس، گزارشگر پیشكسوت در عرصه ادبیات وموسیقی، گزارشگر پیشكسوت روستا، گزارشگر برتر جشنواره پزشك و رسانههای شهری شده و دارای لوح تقدیر برنامههای دفاعمقدس است. این گزارشگر پیشكسوت در این گفتوگو از اهمیت كار گزارشگری در رادیو میگوید و عوامل موفقیت یك گزارشگر را برمیشمرد.
معمولا وقتی اسم رادیو میآید بیشتر توجهها به سمت گویندگی معطوف میشود. چگونه شد كه شما به سوی گزارشگری رفتید؟
من از ابتدا هم كار گویندگی میكردم و هم اجرا. در تئاتر هم فعال بودم اما علاقه وافری به گزارشگری داشتم. كسی كه گوینده است در استودیو نشسته و متنی را میخواند اما من دوست نداشتم در استودیو باشم. ترجیح دادم كار گزارشگری كنم كه البته در قیاس با گویندگی بسیار سخت و طاقتفرساست.
یك گزارشگر تا چه میزان میتواند در جذاب و پرشنونده شدن یك برنامه رادیویی نقش داشته باشد؟
به تعبیر من گزارش قلب تپنده برنامه رادیویی است. یك گزارش میدانی خوب میتواند جان ویژهای به برنامه ببخشد. خودم برای تهیه گزارشهای برنامه راهی به آبادی روزهای پنجشنبه و جمعه هر هفته به سفر میروم. وقتی گزارشگر وارد میدان میشود و به روستا میرود و با كشاورز و باغبان بهطور مستقیم و بیواسطه صحبت میكند، طبیعتا تأثیر بیشتری بر مخاطب میگذارد تا اینكه یك متن را در استودیو درباره كشاورزان و باغداران بخواند. صدای محیط كه در گزارش گزارشگر میآید خودش میتواند در جذب مخاطب تأثیر زیادی داشته باشد. من نزدیك به 45 سال است كه به شكل تخصصی كار گزارش میكنم و همیشه هم در جشنوارهها رتبه اول را آوردهام. اخیرا در جشنوارهای به نام نه به تصادف گزارشم اول شد. در این گزارش با حضور در بیمارستان با فردی صحبت كرده بودم كه در اثر بیاحتیاطی، تصادف شدیدی كرده بود. طبیعی است كه اینچنین گزارشی برای مخاطب بسیار جذابتر و مؤثرتر است تا متنی كه در یك استودیو خوانده میشود. از قدیم گفتهاند سخن كه از دل برآید لاجرم بر دل نشیند. بهشخصه برای كسانی كه به گزارش اهمیت نمیدهند متاسفم. گزارش شبیه خون در رگهای یك برنامه رادیویی است.
معمولا گزارشگر و مجری دو ستون اصلی اجرایی یك برنامه رادیویی هستند. چه نوع ارتباط و تعاملی بین این دو باید برقرار باشد تا برنامه به اهدافی كه میخواهد برسد؟
مجری متن را از روی كاغذ میخواند و در اتاق نشسته و نمیتواند توصیف كاملی از فضا داشته باشد اما گزارشگر بهطور زنده و مستقیم فضا را برای شنونده تشریح میكند. از نظر خودم گزارشگر نقش بیشتر و برجستهتری از مجری دارد و به نوعی ویترین یك برنامه رادیویی محسوب میشود. گزارشگر همچنین در قیاس با گوینده واژگان بیشتری دارد. نمیخواهم كار گوینده را كوچك كنم اما گزارشگر است كه به برنامه جان میدهد. امیدوارم بهای بیشتری به كار گزارشگران داده شود. از سوی دیگر، گزارشگری یك كار دلی است و گزارشگر باید عاشق كارش باشد. خودم حتی مراسم عروسی دخترم را ترك كردم تا به تهیه یك گزارش برسم. الان هم با اتومبیل شخصی خودم برای گزارش میروم.
در كارنامه گزارشگری شما انواع برنامهها با موضوعات مختلف دیده میشود مثل حوزه ادبیات، موسیقی، دفاعمقدس و حتی پزشكی. سطح معلومات یك گزارشگر باید در چه حدی باشد تا بتواند در كارش موفق شود؟
همیشه گفتهام كه معلومات گزارشگر باید به وسعت اقیانوس اما به عمق یك وجب باشد. البته معمولا در مسیر تهیه گزارشها هم اطلاعات دیداری و شنیداری پیدا میكند.
خودتان چقدر اهل مطالعه هستید و بیشتر در چه حوزههایی مطالعه میكنید؟
بیشترین مطالعات من در سطح جامعه است. مثلا وقتی با خانواده شهدا صحبت میكنم اطلاعات بهنسبت كاملی از جنگ دارم، چراكه خودم دفاعمقدس را از نزدیك درك كردهام و از بنیانگذاران رادیوجبهه هستم. من با گزارش زندگی میكنم.
تفاوت گزارشگری در رادیو با تلویزیون چیست؟ بههرحال گزارشگر در تلویزیون از تصویر هم میتواند كمك بگیرد اما در رادیو همه چیز بر پایه صداست.
بله، تلویزیون تصویر دارد اما در رادیو باید همه چیز را برای شنونده توضیح داد. گزارشگر رادیویی باید بتواند از یك موضوع، تصویری خیالی بسازد و به شنونده ارائه دهد. بهعنوان یك گزارشگر سعی میكنم در محیطی قرار بگیرم كه با كمك اصوات بشود حالوهوای آن محیط را به مخاطب رادیو انتقال داد.
معمولا وقتی صحبت از آموزش جوانان در رادیو میشود باز همه چیز معطوف به گویندگی است. گزارشگری چقدر به آموزش نیاز دارد؟
كارگزارش چندان تكنیكی نیست كه بتوان به شكل تئوریك یاد گرفت.گزارشگری كارسختی است وازعهده هركسی برنمیآید. باید گزارشگری رادرمیدان یادگرفت وازكسی آموزش دید كه خودش تجربه این كار رابه شكل عملی داشته باشد.
به عنوان یك پیشكسوت، كار گزارشگران جوان رادیو را چگونه میبینید؟
گزارشگر باید پا به ركاب باشد و زحمت سفر را بر خودش هموار كند. گزارشگر خانم یا آقایی كه در اتاق مینشیند یا تلفنی گزارش میگیرد قطعا موفق نخواهد بود.
شما كار در رادیو را در دورههای مختلف تجربه كردهاید. برای مثال در دهه60 و دوران دفاعمقدس كه رادیو بسیار پرمخاطب بود. درحالحاضر وضعیت مخاطبان رادیو و نفوذ این رسانه را در میان مردم چگونه میبینید؟
در دهه60فقط یك شبكه سراسری فعالیت میكرد اماامروزه تنوع شبكههای رادیویی زیاد شده وهركسی براساس سلیقهاش میتواند به شبكه مورد نظر مراجعه كند. فكر میكنم هر شبكه رادیویی شنونده خاص خودش را دارد. هنوز هم بعضی از برنامهها مثل راه شب خیلی پرمخاطب هستند.