به گزارش روابط عمومی معاونت صدا، سعید حشمتی، مردی كه زمانی سرپرست كنترل كیفیت قطعات خودرو بود، حالا سه سال است كه در معاونت صدا به گلها آب میدهد، آنها را سمپاشی و تكثیر میكند. او باور دارد كه گلها زندهاند، احساس دارند، قهر میكنند و حتی به حرفهای اطرافیان واكنش نشان میدهند. او در این گفتوگو از مسیر غیرمنتظره ورودش به دنیای باغبانی میگوید، از ارتباطش با كاركنان رادیو، از خاطرات تلخ و شیرین با گلها و از حسی كه این شغل لطیف به او میبخشد.
ورود هر فردی به شغلش داستان مجزایی دارد. شما چند سال است باغبانی میكنید و چطور شد سر از معاونت صدا در آوردید؟
من سعید حشمتی هستم. از سال 96 در حوزه فضای سبز مشغول به كارم. سه سال است كه در معاونت صدا فعالیت میكنم. كار من رسیدگی، نگهداری، تكثیر و سمپاشی گلهای آپارتمانی است.
البته رشتهام چیز دیگری بود؛ كاردانی مكانیك داشتم. شرایط شغلی در حوزه قبلی ضعیف شد و وارد این كار شدم. كمكم علاقهمند شدم و بعد هم كشاورزی خواندم. هر چه بیشتر جلوتر رفتم، بیشتر با گیاهان اخت شدم. چون گل و گیاه زندهاند. اگر دو سه روز به گیاهان آب ندهید، پژمرده شوند، ناراحت میشوید.
ارتباط شما با گل و گیاه چه حس و حالی برایتان دارد؟
كار گل و گیاه طوری است كه صفر تا صدش را خودمان انجام میدهیم. مرحله به مرحله رشدشان را میبینیم؛ از یك بند كوچك تا جوانه، ساقه و برگ. این فرآیند را دوست دارم. گل و گیاه موجودات زنده هستند و تأثیر زیادی هم روی محیط دارد. در سالهای اخیر بیشتر به سمت طراحی، محوطهسازی و استفاده از گل در فضاهای اداری رفتهام. گلها نه فقط فضا را زنده میكنند، بلكه احترام درونی این شغل هم زیاد است، حتی اگر از بیرون فقط «باغبانی» دیده شود.
فضای رادیو برایتان چه ویژگیهایی دارد؟
در ساختمانهای مختلفی بودهام؛ مثل ساختمان شیشهای، ساختمانهای فنی و پخش. ولی فضای رادیو گرمتر است. بعضی ساختمانها حالتی دستوری دارند، اما ساختمان شهدای رادیو و معاونت صدا اینگونه نیست. حتی در اتاق تكثیر، گیاه كاشتیم و طراحی كردیم. این تعامل دوطرفه بود و من از اینجا راضیام. معمولاً سالی یك یا دو بار جابهجایی داریم، ولی به خاطر رضایت مسئولان، فعلاً ماندگار شدم.
پیش آمده كسی از خرابی گل یا گیاه ناراضی باشد و تقصیر را گردن شما بیندازد؟
بله، مثلاً یك بار گلی آوردیم كه گفته بودم نباید به آن واكس یا براقكننده زد، اما یكی از همكاران اسپری كرده بود. گیاه افت كرد و گفتند من رسیدگی نكردم. من هر هفته شنبهها اینجا هستم. وقتی توضیح دادم كه مشكل از اسپری است و بقیه گلها سالماند، همانجا به مسئول زنگ زدند و پذیرفتند كه اشتباه از طرف خودشان بوده.
در مورد صحبت با گل و گیاه، آیا شما هم با گلها حرف میزنید؟
صددرصد. در گلخانه بیرون حتی برای گلها آهنگ میگذاریم. گل و گیاه وقتی انرژی مثبت بگیرد رشدش دو برابر میشود. مثلاً گلدانی را به ساختمانی بردم كه خانمی از آن خوشش نیامد و گفت زیادی سبز است. دو هفته بعد گیاه افت كرد. همان گل را به خانم دیگری دادم؛ چون با گیاه حرف میزد و به آن سلام میداد، گیاه رشد كرد. بعد از یك ماه عكسش را بردم پیش آن خانم قبلی و نشان دادم. حتی با نور كمتر، رشدش بهتر شده بود. رفتار آدمها تأثیر دارد.
درست است كه میگویند گلها قهر میكنند؟
بله. اگر گل را جابهجا كنید، احتمال دارد برگش بریزد. گل به مكانش عادت میكند؛ دما، نور، ارتفاع. اگر به جای جدیدی منتقل شود، ممكن است ظاهرش خراب شود. مثل آدمها كه اگر جای خوبی نباشند، دلزده میشوند.
شما تنها باغبان معاونت صدا هستید؟
بله، كار من مربوط به گلهای آپارتمانی است.
گل مورد علاقهتان چیست؟ و شده پیشنهادی برای فضای معاونت بدهید كه نپذیرفته باشند؟
وقتی برای كارشناسی میرویم، نور و دما را بررسی میكنیم و پیشنهاد میدهیم كه چه گلی مناسب آن فضاست. گاهی نظرمان پذیرفته نمیشود، چون برخی گلها مثل ابلق نور مستقیم میخواهند. من گلهای مقاومی مثل شامادورا و بامبو خاكی را خیلی دوست دارم. حتی در فضاهایی كه پنجره ندارند و فقط نور لامپ هست، دوام میآورند. این گلها را به بیشتر شركتها پیشنهاد میدهم.
از اینكه باغبانی را انتخاب كردید، راضی هستید؟ از مكانیك جدا شدن، پشیمانی ندارد؟
نه، راضیام. من سرپرست كنترل كیفی قطعات خودرو بودم. هر سال 25 نفر زیر دستم میآمدند. اولش كه وارد باغبانی شدم، در جایی نمیگفتم باغبانم. ولی كمكم ثابت كردم و ماندم. هر چه بلد نبودم، از همه میپرسیدم، حتی آنقدر تماس میگرفتم كه بعضیها شمارهام را بلاك كرده بودند! الان حتی محوطهسازی هم انجام میدهم. مثلاً در شركتی، برایشان گلخانه طراحی كردم. مدیرعاملشان گفت هر وقت در شبانهروز بیایی، مشكلی نیست. چون گلها را زنده كردم. میگویند «آقای حشمتی دستش خیلی سبز است؛ هرچه را دست بزند، سبز میشود.»
الان وضعیت گلهای معاونت صدا چطور است؟
قبل از اتفاقات جنگ، وضعیت گلها خوب بود. چون 10-15 روز همكاران نبودند تا به گلها آب بدهند، كمی افت كرد، ولی دست نزدیم. شب عید هم تجربه مشابهی داشتم. وقتی به گیاه فرصت بدهید، برگهای كهنه میریزند و جوانههای تازه میزنند و دوباره زندگی را شروع میكنند.