هیچ‌وقت نمی‌توان از رادیو دل كَند

رادیویی‌ها با عشق وارد این رسانه شدند، چراكه اعتقاد دارند در سپهر رسانه هنوز رادیو جایگاه ویژه و خاصی دارد. مریم‌سادات آصفی، تهیه‌كننده باسابقه رادیو درباره مسیر ورودش به دنیای رادیو و علاقه‌ عمیقش به این رسانه‌ تأثیرگذار گفت.

1404/03/04
|
14:40

به گزارش روابط عمومی معاونت صدا، مریم‌سادات آصفی، تهیه‌كننده رادیو معتقد است كه گرمای خاص رادیو، آن را به بخشی از زندگی افراد تبدیل می‌كند، به‌گونه‌ای كه حتی پس از پیشرفت و تغییر مسیر، همچنان دل‌شان برای آن تنگ می‌شود.
او قصه‌اش را این‌طور تعریف می‌كند: از كودكی، رادیو همیشه بخشی از فضای خانه‌مان بود. در كنار تماشای تلویزیون، بابا همیشه از رادیو استفاده می‌كرد. صبح كه بیدار می‌شد رادیو روشن بود، اخبار را از رادیو دنبال می‌كرد و برنامه‌های جذابش را هم گوش می‌داد. من هم كه بیشتر مواقع كنار بابا بودم، مجذوب این جعبه‌ كوچك شده بودم كه صدا از دل آن بیرون می‌آمد. در ذهنم تخیلاتی می‌ساختم كه رادیو چه شكلی است، چه كسانی پشت آن صداها هستند و چطور این صداها از یك جعبه‌ كوچك بیرون می‌آید؟ خیلی به فضای هنر علاقه داشتم، مخصوصا اجرا، كارگردانی و همچنین بازیگری اما بیشتر تمركزم روی درس بود و نه ورود جدی به این حوزه‌ها. البته همیشه پس ذهنم و در دلم، جایی برای علاقه‌ام كنار گذاشته بودم.سال‌ها گذشت تا این‌كه در سال 91، به‌طور اتفاقی در یكی از سایت‌ها دیدم كه رادیو جوان جشنواره‌ جوانه را برگزار می‌كند. اولین دوره‌اش بود، شركت كردم و ایده‌ برنامه‌سازی‌ام جزو 10 ایده برتر جشنواره شد. این موفقیت باعث شد انگیزه‌ام بیشتر شود و تمایلم به رادیو قوی‌تر شد.
بعد از مدتی، متوجه شدم باشگاه رادیویی جوان سال‌هاست هنرجو جذب می‌كند. آزمون ورودی داشت و من هم شركت كردم. فكر می‌كنم حدود 3000 تا 4000 نفر داوطلب بودیم و از بین این تعداد، 200 نفر انتخاب شدند. بعد از مصاحبه‌ حضوری، 20 نفر باقی ماندیم و دو سال آموزش دیدیم.در همان روز مصاحبه باید گرایشم را از بین گویندگی، گزارشگری یا تهیه‌كنندگی انتخاب می‌كردم و من تهیه‌كنندگی رادیو را انتخاب كردم. همزمان با گذراندن دوره ارشدم در دانشگاه در رشته روانشناسی و دوره آموزش تهیه‌كنندگی، وارد رادیو شدم و كارم را با مستند آغاز كردم كه یكی از قالب‌های سخت رادیویی است. سپس مجله‌های تركیبی، برنامه‌های زنده در حوزه‌های مختلف از جمله برنامه‌های سیاسی و اجتماعی، پزشكی و ... را نیز تجربه كردم. تجربه‌ برنامه‌های تحویل سال، افطار، انتخابات و موضوعات اجتماعی و فرهنگی را دارم. در این سال‌ها در حوزه‌های مختلف برنامه‌سازی كردم و خدا را شكر شنونده‌ها استقبال خوبی از برنامه‌هایم داشته‌اند. اصطلاحی بین دوستان رادیویی‌ است كه می‌گویند:«با این‌كه دستمزدش كم است، خاكش گیرایی دارد» و واقعا همین‌طور است. هرفردی وارد رادیو شود، دلش همیشه در آنجا می‌ماند. حتی اگر مراحل پیشرفت را در خارج از رادیو طی كند، باز هم دوست دارد یك برنامه‌ رادیویی - اگرشده یك برنامه‌ كوتاه در ماه - داشته باشد.رادیو، فقط یك رسانه نیست، یك حس، یك عشق، یك خانه‌ امن است.هربار كه پشت میكروفن قرار می‌گیرم، این حس خانواده را دارم. انگار وارد فضایی می‌شوم‌كه‌همیشه حال‌آدم را خوب می‌كند.حتی اگرناراحت یاخسته باشم،می‌دانم كه بارادیو،دوباره حالم خوب می‌شود.خیلی‌ها با این كه پیشرفت می‌كنند و به مراحل بالاتر می‌روند، باز هم دل‌شان برای رادیو تنگ می‌شود. خدا را شاكر و خوشحالم كه در رادیو زندگی می‌كنم و عضو كوچكی از خانواده‌ بزرگ رادیویی‌ها هستم.

دسترسی سریع