روایت‌های ناگفته اما شنیدنی وقتی مادربزرگ پای نوحه‌های رادیو اشك می‌ریخت...

این ستون قاب كوچك اختصاص دارد به رادیویی‌ها؛ رادیویی‌هایی كه با عشق وارد این رسانه شدند، چرا كه اعتقاد دارند در سپهر رسانه هنوز رادیو جایگاه ویژه و خاصی دارد.

1404/01/30
|
13:04

در این ستون پای صحبت‌ رادیویی‌ها می‌نشینیم و این‌كه چطور وارد دنیای رادیو شدند. برای این شماره سراغ سهیلا باقری، تهیه‌كننده رادیو سلامت رفتیم. او تا امروز برنامه‌های متعددی را روانه آنتن كرده است؛ برنامه‌هایی كه در حوزه سلامت مطالبه‌گری می‌كند و پاسخگوی سؤالات مردم است. او قصه‌اش را این‌طور تعریف می‌كند: از كودكی به كارگردانی و فیلمسازی علاقه‌مند بودم اما شرایط تحصیل در هنرستان و در رشته مورد علاقه‌ام فراهم نشد. به‌ناچار وارد رشته تجربی شدم و دوره كارشناسی را در رشته كتابداری پزشكی به پایان رساندم. بعد از آن وارد دانشگاه فرهنگ و هنر شدم تا علاقه‌ام را پی بگیرم و در مقطع كاردانی كارگردانی سینما مشغول تحصیل بودم كه تصمیم گرفتم در مقطع كارشناسی ارشد رشته هنر شركت كنم. بعد از اعلام نتایج، در رشته رادیو هم دعوت به مصاحبه شده بودم. بین ادبیات نمایشی و رادیو، رادیو را انتخاب كردم و بعد از مراحل مصاحبه، وارد دانشگاه صداوسیما شدم. وی ادامه می‌دهد: رادیو را دوست داشتم و تقریبا هنوز هم همه عزیزانم را با رادیوهایشان به یاد می‌آورم. كودكی‌ام را كه در كنار میز كار پدر و نیمه‌شب‌هایی كه «راه شب» گوش می‌داد. مادربزرگ و صدای گریه‌هایش در دهه محرم، وقتی پای نوحه‌هایی كه از رادیو پخش می‌شد، اشك می‌ریخت. اما دانشگاه و استادان فرهیخته‌ام دریچه جدیدی برایم گشودند. آنها باعث شدند صدای تصاویر را بشنوم. دنیای صامت من با ورود به رادیو، رنگ صدا به خود گرفت‌. یاد گرفتم با صدا نقش‌هایی بر خیال مخاطبان برنامه‌هایم بزنم كه نمونه‌اش را هیچ نقاش متبحری نتواند بر هیچ بومی طراحی كند و اینك خداوند را شاكرم كه عضو كوچكی از خانواده بزرگ و دوست‌داشتنی رادیو هستم.

دسترسی سریع